موسسه شکوه نارمک

با اموزش زبان انگلیسی در شکوه دیگر سر در گم نخواهید شد

موسسه شکوه نارمک

با اموزش زبان انگلیسی در شکوه دیگر سر در گم نخواهید شد

برقراریم اما بیقرار

چهل روز گذشت. نه اشک‏ها در چشم دوام آوردند، نه حرف‏ها بر زبان! روایت درد، آسان نیست.

چهل روز سخت در ناباوری از دست دادن محمد علی راسخ نیا گذشت

  ما که باغ بهارمان پژمرد                                       ما که پای امیدمان فرسود

بی تو از سوز هجر با که نالیم؟                           بی تو رسم محبت از که اموزیم؟

بی تو زمستان سخت و غمبار را به کدامین بهار بشارت دهیم بی تو برقراریم اما چه ناشکیب و بی قرار

چقدر سخت و درد ناک چهل روز پی در پی امدند و رفتند روز هایی که تو دیگر در کنارمان نبودی و تو دیگر نظاره گر طلوع و غروب خورشید  نبودی دیگر من فقط نظاره گر صندلی خالیت اینجا بودم

من بودم و دنیایی پر از اه و حسرت من بودم و درد من بودم غم و غصه من بودم بغض های بی پایان  من بودم و تنهایی من بودم ولی تو نبودی تو هم بودی اما در کنار ما نبودی دیگر روزهای بدون تو سخت و طولانی ترند

دیگر تو را برای سلام اول صبح  و خداحافظی اخر وقت نمی بینم

اکنون چگونه میتوانم برای چهلمت بر سر مزارت بیاییم

چگونه تصور کنم دیگر تو را نمی توانم ببینم

اری تو از میان ما رفتی و ما برقراریم اما چه ناشکیب و بی قرار بر قراریم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد